.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
اندر حکایت مساعدت آقای وزیر !
سهیلا محمدی
اندر حکایت مساعدت آقای وزیر !

عرصه خبرنگاری و خبرنگار بودن داستانهایی دارد بس شنیدنی و عجیب و غریب ...
چندی قبل در یکی از روزهای زیبای خداوند ، باخبر شدیم که قرار است شهرستان رامسر به قدوم وزیر مسکن و شهر سازی ، سرپرست راه وترابری و هییت همراه مزین شود ، به همین منظور 2 هزار تومانی شارژ ایرانسل استفاده کردیم تا بفهمیم جناب وزیر و همراهان ابتدا به کجای رامسر قدم می گذارند تا خاک آنجا را سرمه دیدگانمان کنیم ، در این بین فهمیدیم که ایشان قرار است ابتدا از سایت فرودگاه رامسر و سپس مسکن مهر بازدید کنند ، فی الفور به سمت فرودگاه روانه شدیم و پس از چند ساعتی معطل شدن و تاخیر جناب وزیر و هییت همراه که البته امری طبیعی و جا افتاده در بین مدیرا ن است ، بالاخره چشما نمان به جمال جناب وزیر روشن شد و بی درنگ بازدید ها شروع شدو دعوای لفظی بین جناب نیکنام نماینده مردم منطقه در خانه ملت با محافظ وزیر نیز در این مراسم خود حکایتی شنیدنی دارد که اکنون ضرورتی برای طرح آن نمی بینم و اشاره ام به این موضوع فقط بخاطر این است که خوشم می آید کنجکاوی خوانندگان را برانگیزم!! القصه با سرعتی بی سابقه بعد از آن تاخیر چند ساعته از پروژه های رامسر بازدید شد و سپس به همراه وزیر محترم و همراهانش به سمت شهرستان تنکابن جهت بازدید از پروژه های آنجا حرکت کردیم .

پس از اتمام بازدید های جناب وزیر ، با صدایی رسا از ایشان خواستم، چند لحظه ای وقت در اختیارم بگذارند تا من به نمایندگی از خبرنگاران حاضر در خصوص مشکلات مسکن فر اروی اهالی قلم با ایشان صحبتی کنم تا شاید فرجی حاصل شود و وزیر محترم نیز با رویی خوش ایستادند و به حرفهایم گوش دادند" جناب وزیر ما اهالی قلم که در آمدمان فقط از این طریق می گذرد و حقوق بگیر نشریاتمان نیستیم ، تنها راه معیشت ما ، آگهی رپرتاژهایی است که هر از چند گاهی برخی مدیران به نشریاتمان میدهند و البته ما بیش از درصدی که از کل مبلغ آن آگهی به ما میرسد را باید صرف هزینه تلفن و کرایه ماشین نموده تا فاکتور های خود را نقد کنیم و در واقع چیزی عاید ما نمی شود و با این نوع در آمد هیچ وقت نمی توانیم از پس شرایط مسکن مهر برآییم و متاسفانه بخاطر هفتاد خان بودن شرایط اخذ وام و معوقات بانکی از این گزینه نیز نمی توانیم استفاده کنیم پس فکری به حال ما خبرنگاران کنید و تسهیلاتی را در این مورد برای ما قایل شوید "، و نامه ای را هم که از قبل آماده کرده بودیم و خبرنگاران حاضر در مراسم پای نامه را امضاء کرده بودند ، به دست مبارک جناب وزیر دادم.

جناب وزیر هم دلشان به حال ما سوخت و گفتند: بررسی میکنیم ومن نیز در جوابشان گفتم: انشاءا.. این بار خواب زینب راست باشد !!! باری ، پس از گذشت چند روز باد صبا خبر ی به گوشمان رساند که وعده این وزیر خوش اخلاق به وفا رسیده و مبلغ 9 میلیون تومان به حساب اداره کل مسکن وشهرسازی استان مازندران واریز شده تا در جهت مساعدت به مسکن مهر خبرنگاران صرف شود اما علی الظاهر مدیر کل اداره مذکور طی نامه ای از ریاست خانه مطبوعات استان مازندران خواستار مذاکره در این مورد می شوند و ریاست خانه مطبوعات هم تصمیم می گیرند تا مبلغ مساعدتی وزیر را برای خرید دفتر خانه مطبوعات غرب مازندران هزینه کنند هر چند که نماینده خانه مطبوعات غرب مازندران تلویحا این موضوع را رد کرده و گفتند: بناست که این مبلغ به 9 نفر از کسانی که در مسکن مهر ثبت نام کرده اند داده شود !!! بهر حال با شنیدن این خبر ، که با سرعتی مافوق سرعت نور در بین اهالی قلم حاضر در مراسم بازدید وزیر، انتشار پیدا کرده بود ، گوشی تلفن من دم به دم به صدا درمی آمد که سرکار خانم نماینده به داد ما برس که پول مساعدتی وزیر ، قرار است صرف خرید دفتر برای خانه مطبوعات غرب شود و من نماینده بیچاره از حول حلیم در دیگ افتادم و سریعا توسط یک نامه مراتب را به کمال رستمعلی که سمت مدیر روابط عمومی و امور بین الملل استانداری مازندران را برعهده دارد اطلاع دادم و ایشان نیز به ما گفتند: موضوع را پیگیری می کنند .
لاجرم این پیگیریها به نتیجه مشخصی نرسید و دادهای خبرنگاران حاضر در مراسم آن روز ، بر سر من که سرکار خانم داد بستان و کلاه ما را بگیر که این کلاه و آن کلاه و سر ما بی کلاه ...لذا رنج سفر به تهران را به جان خریده و به اتفاق یکی از همکاران ،خود را به وزارت مسکن وشهرسا زی رساندیم تا مراتب را به وزیر اطلاع دهیم ، شاید چاره ای بیندیشد ،آقای وزیر تا مرا دید پس از سلام واحوالپرسی از من پرسید: شما همانی نیستی که در مراسم بازدید هنگام صحبت کردن با شما پایم در چاله ای آب افتاد و کفشهایم گلی شد؟؟ با لبخندی سرم را تکان دادم و در دل خوشحال از اینکه گلی شدن کفش وزیر باعث شده تا من در خاطرش بمانم .
خلاصه موضوع را به همان ترتیبی که در سطور بالا توضیح دادم به جناب وزیر هم گفتم و ایشان چون اسپندی بروی آتش از جا پریدند و از رییس دفترشان خواستند که با مدیر کل مسکن و شهرسازی مازندران تماس بگیر د ، راستی تا یادم نرفته این را هم بگویم که رییس دفتر وزیر به ما گفته بود که جناب وزیر در دفتر تشریف ندارند اما هنوز جمله اش تمام نشده بود که وزیر محترم از دفتر شان بیرون آمدند و وقتی رییس دفتر وزیر با نگاه من مواجه شد با جمله " شانس آوردید" موضوع را به خیال خودش رفع و رجوع کرد .
بگذریم ارتباط تلفنی وزیر با مدیر کل نامبرده برقرار شد و وزیر به ایشان گفتند " ما متولی خرید دفتر برای خانه مطبوعات نیستیم و از این قرار ها نداشتیم و مبلغ اختصاص داده شده باید در راستای مساعدت به مسکن مهر خبرنگاران هزینه شود " ولی جناب وزیر نفرمودند که کدام خبرنگاران ؟با وجودیکه لیست تهیه شده در مراسم با اسامی اهالی قلم حاضر و امضای آنها در اختیار ایشان قرار گرفته بود .
حال این 9 میلیون تومان 90 متولی پیدا کرده است و سر ما فعلا بی کلاه مانده و حکایت همچنان باقیست . نگارنده در پایان پیشنهاد می کنم مدیران ذیربط بویژه استانداری این 9 میلیون تومان را هم به آن 30 میلیون تومان هدیه استاندار اضا فه کنند تا درست و حسا بی برای خبرنگاران غرب مازندران هدیه بدهند و حقی هم از کسی ضایع نشود و دفتر این حکایت با فرجامی خوش بسته شود.
سهیلا محمدی


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.095 seconds.